پارت دارک (۱) :
*هشدار**این قسمت شامل خشونت های فیزیکی
روانی و ج\سی میباشد خواهشمندم اگر در سنین پایینی قرار دارید الان پست را رد کنید متشکرم 👋🏻🤍*
(بچه ها پارت دارک "در نیمه های شب " مخصوص زاندره هاااا و هر جا که استیکر "✨" رو دیدید خودم دارم توضیح اضافه ای میدم بهتون و جزو رمان نیست)
در نیمه های شب پارت ۳:
درش بیار ......
✨(تموم شد.😂😂😂)✨
✨(شوخی کردمااااا کجا !؟ بیا ادامشو بخونننن!)✨
اعصابم بهم ریخته هرچه به لیوان ویسکی هلن نگاه میکنم فکرم بیشتر در گیرش میشه.....
«صدای زنگ تلفن»:بله؟
ـ اقا آقا!
ـ هااا؟ چه مرگته مرتیکه ؟
- آقا به جان عزیز ترین کسم الان دیدم یه مرد تقریبا ۱۸۰ متری مزاحم خانم شده
ـ خانوم ؟ خانوم کیه؟
ـ هلن جان دیگه آقا
ـ مرتیکه باسنی ! دندوناتو تو دهنت خورد میکنما مادر عمومی !
ـ غلط کردم آقا !گوه اضافه خوردم !
ـ اون که کار هر روزته، زر بزن ببینم اطلاعاتشو در میاری بعدشم آدم هاتو میفرستی بیارنش با اطلاعاتش !
ـ چشم آقا چشم....
مرتیکه..... هه
فکر کرده میتونه مزاحم بانو ی من بشه ؟ خودم عمومیش میکنم مادر کوسه رو!
(حدود دو ساعت بعد ماشین ها در زیر پل زنگ زده ی راه آهن جمع شدن)
ـاقا آقا
ـ صد دفعه بهت نگفتم یبار میگن آقا ،الدنگ !
سرشو کیسه ی مشکی کشیده بودند.✨(الووو سر پسره رو میگماااا😂)✨
داد میزنه: کجا منو آوردید حروم\زاده هااااااا
مادر لقمه ای هااااااااا!
سمتش میرم و آروم در گوشش میگم: هی آروم باش امثال شما ها با شیر پدر بزرگ شدن نه مادر!
حالا هم آروم بگیر.....
چشم هاشو وا کردند.
ـ ولم کن ! حیوون ولم کنننن! کپپپکککک!
ـ اگر به سوالم جواب بدی میزارم بری!
ـ خیلی خب بگو حرو\می!
ـ هی هی هی! مودب باش خیلی پیش میاد بعضی از مردا تو بزرگ سالی ختنه بشن! البته یکم از ته! اهم.....
ـ(صدای قورت دادن آب دهن)
ـ ای جان چه آب دهن خوش صدایی داری!
خب چرا بر میگردی برای دخترای مردم مزاحمت ایجاد میکنی هدفت چیه؟
ـ ههههههههه(صدای خنده ی بلند) مزاحمت ! نه بابا , من مجردم پسر مجرد برا چی دختر میخواد؟
خب دیگه! به همون دلیله مثلا همین امشب یه دختره بود دافففف حاجی به مولا داففاااا! رقاصصصص اصلا بدنشو میدیدی آب دهنت......
دست خودم خودم نبود...... کشاله ای سیلی بر صورتش خوابوندم .....
ـ چته صگگگگگگگ دارم تعریف میکنم خوووو
ـ ببخشید دست خودم نبود ، خب ادامه بده....
(✨ارههه ادامه بده ببره بکنتت..... نصیحت🫡✨)
ـ اه مشتی داشتم میگفتم....
رفتم سمتش خانومی لامصب کوه غرور بود هی ما گفتیم بیا اون گفت بیلاخ.👍🏻
پوزخندی زدم ......
ـ اره خلاصه ..... هعی نشد که بشه
دستشو گرفتم گفتم بزار تو عالم مستی اون که نمیاد بریم خونه، حداقل یه بوسه ای......
مجددا سیلی ای به او زدم....
ـ کصخلی ؟؟ چرا اینطوری میکنی ؟ میگی بگو بعد میزنی داداشم چیزی کشیدی؟ از موتوری جنس گرفتی؟
ـ ببخشید واقعا نمیدونم چمه خب؟.... ادامشش؟
ـ بوسه ای بر لبش که نشد اما سینه هایش را بوسیدَ......
دیگر نمیتوانستم خودم را کنترل کنم
داد زدم:« درش بیار.........»
✨حیحی تموم شدددددددد!
برید دعا کنید زود پست بعدی رو بزارممم🫡😂)
روانی و ج\سی میباشد خواهشمندم اگر در سنین پایینی قرار دارید الان پست را رد کنید متشکرم 👋🏻🤍*
(بچه ها پارت دارک "در نیمه های شب " مخصوص زاندره هاااا و هر جا که استیکر "✨" رو دیدید خودم دارم توضیح اضافه ای میدم بهتون و جزو رمان نیست)
در نیمه های شب پارت ۳:
درش بیار ......
✨(تموم شد.😂😂😂)✨
✨(شوخی کردمااااا کجا !؟ بیا ادامشو بخونننن!)✨
اعصابم بهم ریخته هرچه به لیوان ویسکی هلن نگاه میکنم فکرم بیشتر در گیرش میشه.....
«صدای زنگ تلفن»:بله؟
ـ اقا آقا!
ـ هااا؟ چه مرگته مرتیکه ؟
- آقا به جان عزیز ترین کسم الان دیدم یه مرد تقریبا ۱۸۰ متری مزاحم خانم شده
ـ خانوم ؟ خانوم کیه؟
ـ هلن جان دیگه آقا
ـ مرتیکه باسنی ! دندوناتو تو دهنت خورد میکنما مادر عمومی !
ـ غلط کردم آقا !گوه اضافه خوردم !
ـ اون که کار هر روزته، زر بزن ببینم اطلاعاتشو در میاری بعدشم آدم هاتو میفرستی بیارنش با اطلاعاتش !
ـ چشم آقا چشم....
مرتیکه..... هه
فکر کرده میتونه مزاحم بانو ی من بشه ؟ خودم عمومیش میکنم مادر کوسه رو!
(حدود دو ساعت بعد ماشین ها در زیر پل زنگ زده ی راه آهن جمع شدن)
ـاقا آقا
ـ صد دفعه بهت نگفتم یبار میگن آقا ،الدنگ !
سرشو کیسه ی مشکی کشیده بودند.✨(الووو سر پسره رو میگماااا😂)✨
داد میزنه: کجا منو آوردید حروم\زاده هااااااا
مادر لقمه ای هااااااااا!
سمتش میرم و آروم در گوشش میگم: هی آروم باش امثال شما ها با شیر پدر بزرگ شدن نه مادر!
حالا هم آروم بگیر.....
چشم هاشو وا کردند.
ـ ولم کن ! حیوون ولم کنننن! کپپپکککک!
ـ اگر به سوالم جواب بدی میزارم بری!
ـ خیلی خب بگو حرو\می!
ـ هی هی هی! مودب باش خیلی پیش میاد بعضی از مردا تو بزرگ سالی ختنه بشن! البته یکم از ته! اهم.....
ـ(صدای قورت دادن آب دهن)
ـ ای جان چه آب دهن خوش صدایی داری!
خب چرا بر میگردی برای دخترای مردم مزاحمت ایجاد میکنی هدفت چیه؟
ـ ههههههههه(صدای خنده ی بلند) مزاحمت ! نه بابا , من مجردم پسر مجرد برا چی دختر میخواد؟
خب دیگه! به همون دلیله مثلا همین امشب یه دختره بود دافففف حاجی به مولا داففاااا! رقاصصصص اصلا بدنشو میدیدی آب دهنت......
دست خودم خودم نبود...... کشاله ای سیلی بر صورتش خوابوندم .....
ـ چته صگگگگگگگ دارم تعریف میکنم خوووو
ـ ببخشید دست خودم نبود ، خب ادامه بده....
(✨ارههه ادامه بده ببره بکنتت..... نصیحت🫡✨)
ـ اه مشتی داشتم میگفتم....
رفتم سمتش خانومی لامصب کوه غرور بود هی ما گفتیم بیا اون گفت بیلاخ.👍🏻
پوزخندی زدم ......
ـ اره خلاصه ..... هعی نشد که بشه
دستشو گرفتم گفتم بزار تو عالم مستی اون که نمیاد بریم خونه، حداقل یه بوسه ای......
مجددا سیلی ای به او زدم....
ـ کصخلی ؟؟ چرا اینطوری میکنی ؟ میگی بگو بعد میزنی داداشم چیزی کشیدی؟ از موتوری جنس گرفتی؟
ـ ببخشید واقعا نمیدونم چمه خب؟.... ادامشش؟
ـ بوسه ای بر لبش که نشد اما سینه هایش را بوسیدَ......
دیگر نمیتوانستم خودم را کنترل کنم
داد زدم:« درش بیار.........»
✨حیحی تموم شدددددددد!
برید دعا کنید زود پست بعدی رو بزارممم🫡😂)
- ۹.۱k
- ۰۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط